اين جا دل بازترين بن بست دنياست.
چند پله مانده به گاه واره گات های "زرتشت . انسوتر از استوای اساطیرکهن.چهل شبانه به چامه های شاعران شرق جان.خرامیده برخیمه های خرد افرین "خیام".مدهوش از شمیم دل انگیز"عطار "ان عطر فروش کوچه باغ های نیشابور. همرو با هفت ور رنگین کمان ابگون فرهنگ وهنر.خم شده بر خمخانه نیشابور خیال انگیز.ودست بر دامان نگارین و پرچین نگار بالا بلند بینالود. رها شده بر گسل های چهل گیس پ
یران پارسا.پناهیده برپلک پر مهر پوپکان پر پیغام و در حضورسرمست وپرسرود و سماع سیمگون "حضرت شیخ ابوالحسن"
اینجا شارستانی ست پرفسون وپر فسانه.زاینده وخیال انگیز.گریبان چاک به دره ای پیر وپر اوا.یاد اور اوای پرهیاهوی مرغان رساله الطیر" عطار".پرغوغا ازقرائت قمریان بی قرار.چکاچک چکاوکان مست.قهقهه کبک دری وحق حق وکوکوی مرغکان پرحیرت هفت وادی.گاه به طرب و سکر وسحو و پرنشئه از نشاط و طرب بهارین ودیگرگاه:سکوتی ساکن وحزین و خنیایی خونین تر از حتجره خونی خزان....باغکده ای پر از زمزمه مزامیر پر مضمون.برنوشته بر گیسوان بلند سپیدارهای سپندارمذ و ترنم پر تلاوت یسنای اهورایی نسیم .اغشته به اواز پر جبرئیل بر دست افشانی خاک وباد واب واتش.
زمینی نوشانوش از پیاله های شرابخانه حکمت وخرد خالده.صراحی پرسرود وسرور مثنوی معنوی .مینای مینوی عرفان اسلامی.سرریزاز ترنم قران بی قرین.نردبانی به هفت اسمان خرد و خیال .عقل وعشق.شور و مستی وفنا ...
کلاته ای لب گشوده به شکرخندشعر شاعران شیرین گوی.خمخانه ای برای خردورزان گزیده حال.بومی برای طرح ونقش نقشبندان ونقاشان.سکوتی برای ساکنان کوی پارسایی وکارگاهی برای کلک خیال انگیز اقالیم قبله قلم....
در گذر وحوصله این روز ها وسالها سرایی چند از خشت وخاک وسنگ واز طراوت پر برکت برکه ای عطر اگین وخاکی اغشته به لغت موران و جاپای غزالان تیز پای صدمیدان .نفحه های اسمانی نفحه الانس.ودر پرتو نور الانوار شیخ اشراق مکانی برامده است تا صورتخانه جسم وجان را در هم اغوشی مهر اگین هر چه معنا.طراوت وتعمیدی دوباره بخشی وفارغ از فراقخانه بی فروغ هر چه هست.در خوشه چینی از خوشه های طربناک تاک "وقت" وسبوکشی از سفالینه پر نم" اکنون".ودر ایوان ایینه مثال زمان و زروان فیروزه فام مرغ جان را با بالهای یکرنگی تا بیکران یگانگی پرواز داد.
کلاته شیخ ابوالحسن باغ نظر به خرمن گتدم های باستانی حضرت ادم ست.درو شده با داس ذکر ومراقبه وخلوت وسکوت.نه چشم اندازی به چراغدان جادویی فریب وچراغانی چارسوق جهان پررنگ وپی نیرنگ.
کلاته رابایدچنین دست افشان وپای کوبان دید.جامه درانی اش به گاه شور و شیدایی هوش رباست ومگرنه..... محرم این هوش جز بی هوش نیست.