famon_tourism

famon_tourism Tourism activist

Let’s reunite, celebrate, and create memories under the Yalda moon! 🍉🍉
15/12/2024

Let’s reunite, celebrate, and create memories under the Yalda moon! 🍉🍉

Yalda vibes, endless joy, and unforgettable memories await🍉💃
15/12/2024

Yalda vibes, endless joy, and unforgettable memories await🍉💃

Under the magic of Yalda, let’s dance, laugh and cherish the longest night together 🍉
15/12/2024

Under the magic of Yalda, let’s dance, laugh and cherish the longest night together 🍉

2 PM - 10 PM | BOAT TRIP 🌊🍔Join us for a thrilling day on the water! Enjoy a scenic boat tour, banana boat rides, and ka...
14/11/2024

2 PM - 10 PM | BOAT TRIP 🌊🍔
Join us for a thrilling day on the water! Enjoy a scenic boat tour, banana boat rides, and kayaking, topped off with the famous Mr. Chavez burger! 🍔

Package Price: OMR 13 per person

به گمونم تقریبا دوره ما از اخرین دوره هایی بود که دانشجویی و خوابگاه رو به معنای واقعی تجربه کرد. ماها نه واتس اپ داشتیم...
15/06/2024

به گمونم تقریبا دوره ما از اخرین دوره هایی بود که دانشجویی و خوابگاه رو به معنای واقعی تجربه کرد.
ماها نه واتس اپ داشتیم نه اینستاگرام نه ایمو نه گوگل دو حتی اینترنت هم با سرعت درست درمون فقط تو سایت داشنگامون بود. فقط يه فيس بوك بود.
تقریبا همه مثل هم بودیم. ما بودیم و جمع های شبونه خوابگاهی و میس کال ها. یه رسمی بود که اخر شب ها دوستای صمیمی یا دلداده ها به هم میس کال مینداختن که یعنی فلاني به یادتم تو هم بايد با يه میس کال جواب ميدادي كه دمت گرم منم بیادتم.
خوابگاهامون ساختمونهای معمولا سه طبقه بود که تو هر طبقه حدود ۷/ ۸ تا اتاق بود، یه تلفن ثابت تو راهرو هر طبقه داشتيم كه خانواده هامون بتونن بهمون زنگ بزنن، يه سرويس بهداشتي كه واسه كل طبقه بود و یه اشپزخونه که جمعه ها باید نوبت میگرفتیم واسه اشپزی چون سلف تعطیل بود.
یه حموم سه تا چهار دوشی هم طبقه هم کف هر ساختمون بود با یه نمازخونه که یه دونه تلویزیون داشت. اون روزا عزیز مصر باب بود و شبا همه ساختمون جمع میشدیم نمازخونه و با هم نگاه میکردیم. تایم های امتحان هم کیپ تا کیپ مینشستیم و درس میخوندیم تا صبح، از رشته های مختلف و شهرهای مختلف.
اتاق هامون پنج یا شیش نفره بود و وقتی ترمت میرفت بالاتر میتونستی درخواست اتاق چهارنفره یا سه نفره بدی که باید از یکی دو ترم قبل درخواست میدادی چون معمولا تو هر ساختمون یکی دوتا بیشتر نبود.
اون روزا ما یه بوفه دوستی داشتیم که قلب تپنده دانشگاه بود. پیش سلف دانشکده مهندسی بود و پاتوق درجه یک دانشگاه.

اون زمانا دانشگاه رفتن به اين آسوني نبود كه پاشي بري بگي اومدم دانشگاه ثبت نام كنم انگار ميخواي بري كلاس ژيمناستيك شهريه بدي و بشي دانشجو. فقط دوتا گزينه بود دولتي و آزاد.

بنظر من ورودی های هشتاد تا هشتاد و هفت زاهدان یه سبک خاصی بودن. ماها دهه شصتی هایی بودیم که نه اون بچه درس خونه اي بودیم که بریم دانشگاه های طراز اول نه اونقدر درس نخون بوديم که دانشگاه دولتی قبول نشیم،
بنظرم این بهترین حالت ممکنه واسه یه جوون. مثله نمره ۱۵ تا ۱۷ که نه طرف درسخونه نه درس نخون فقط معلومه درس تنها الویتش نیست و از زندگی هم لذت میبره.
خلاصه كه دوران خوبی داشتیم هنوز غذای سلفمون کوپنی بود، هنوز رفت و امدهامون با اتوبوس بود چون پروازی نبود، هنوز ارتباطات واقعی بود و مجازی نبود. چون رفقات دم دستت نبودن که هی تکست بدی یا تو اینستا عکس هاشون رو ببینی و حس کنی همین کافیه دیگه. ملزم بودی وقت بزاری واسشون که ببینیشون که بشنویشون. ماها یه جور دیگه چفت بودیم اون روزا. همه غریب بودیم و آشناي هم.

Address

Muscat

Website

Alerts

Be the first to know and let us send you an email when famon_tourism posts news and promotions. Your email address will not be used for any other purpose, and you can unsubscribe at any time.

Contact The Business

Send a message to famon_tourism:

Videos

Share

Category